تمام ابرها راجمع کردم
که بر دشت ملال من من ببارند
تمام باغبان های طبیعت
بیایند و گل شادی بکارند
بباریدند و گلها هم شکفتند
ولی دیدم که گلهاغصه دارند
به پرسیدم سبب را از گل سرخ
بگفت اینجا همه همراه یارند
ولی از یار تو اینجا خبر نیست
پریرویان تهران در چه کارند
ملال از سبزه و گل برنخیزد
همه دلهای تنها بیقرارند
|