دلهای بیقرار (دوشنبه 88/1/10 ساعت 12:4 عصر)

 

تمام ابرها  راجمع کردم

که بر دشت ملال من من ببارند

تمام باغبان های طبیعت

بیایند و گل شادی بکارند

بباریدند و گلها هم شکفتند

ولی دیدم که گلهاغصه دارند

به پرسیدم سبب را از گل سرخ

بگفت اینجا همه همراه یارند

ولی از یار تو اینجا خبر نیست

پریرویان تهران در چه کارند

ملال از سبزه و گل برنخیزد

همه دلهای تنها بیقرارند

 

 





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 2 بازدید
    بازدید دیروز: 4
    کل بازدیدها: 2053 بازدید
  • درباره من
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •